عروسک در زندگی بشر از دیرباز حضور داشته است. مطالعه در مورد تاریخچه پیدایش عروسکها به ما کمک میکند تا به نقش موثر آن بر تربیت و زندگی کودکانمان پی برده و دریابیم که چرا عروسک تا این اندازه نزد کودکان خردسال محبوب و دوست داشتنی می باشد. ولی بعضی اوقات بزرگتر ها از این حقیقت غافلند. یک کودک به گونهای متفاوت به عروسک نگاه می کند و برداشتی متفاوت از آن دارد. کودک می تواند باور کند که عروسک زنده است و روح دارد و از آن جایی که عروسک کوچک و ملموس می باشد و سبب میشود کودک به شناخت بهتری از خود دست یابد.علاوه بر این با توجه به اینکه کودک می تواند به راحتی عروسک را لمس کند، در آغوش بگیرد، در دهان فرو برد و... بنابراین خیلی با آن احساس نزدیکی مینماید و رابطه او با آن فراتر از بازی و سرگرمی میباشد. در واقع کودک به منظور شناخت بیشتر خود و رابطه اش با محیط اطراف به داشتن عروسک نیازمند است. زمانی که کودک تازه متولد می شود نسبت به دنیای اطراف خود شناختی ندارد بنابراین به صورت ناخودآگاه و غریزی نسبت به شناخت محیط اطراف خود مبادرت می ورزد. بنابراین این کنجکاوی کودک و اصرارش برای گرفتن و لمس اشیا از سرگرمی و بازیگوشی او نیست، بلکه به منظور شناخت و یادگیری او از دنیای اطراف خود می باشد و برای رشد کودکان بسیارمهم تلقی میشود. حال ما میتوانیم از این کنجکاوی استفاده و از عروسک برای آموزش و یادگیری کودکان بهره مند شویم.
نقش عروسک در آموزش کودکان
امروزه ثابت شده است که بازی و نمایش عروسکی تاثیر زیادی روی ذهن کودکان می گذارد و علت این می باشد که عروسک تمرکز کودکان را به سمت خود جلب می کند و سبب می شود کودک با تمرکز بیشتری به پیامهای عروسک گوش دهد و با باوری که نسبت به عروسک پیدا می کند، قصه یا موضوع مورد بحث، تاثیر عمیقتری روی ذهن او بگذارد. به بیان واضح تر از این طریق راحت تر و موثرتر می توانیم با کودکان ارتباط برقرار کنیم و با قرار دادن کودک در دنیای خود مطالب را برایش قابل درک نماییم. این امر به شدت بر روی یادگیری کودکان تاثیر گذار است. در واقع هر نمایش عروسکی یا بازی با عروسک را می توان یک آموزش برای کودک تلقی کرد به همین دلیل باید مواظب محتوا و موضوع این نمایشها بود؛ زیرا مانند یک شمشیر دو لبه می تواند هم بسیار مفید واقع شود هم بسیار مخرب. در محیطهای خانوادگی میتوان به کمک نمایش عروسکی و بازی، کودکان را آموزش و مهارتهای آنها را ارتقا داد. چون به این روش موضوعات بسیار راحت تر و قابل فهم تر برای کودکان می شوند. البته کودکان بدون حضور ما نیز با عروسک هایشان بازی می کنند. در این زمان آنها کارها و مسئولیت هایی که در آینده قرار است انجام دهند را تمرین می کنند و به آنها نقش می دهند. به عنوان نمونه بارها دیده اید که کودکان در خلوت خود با عروسک ها صحبت میکنند، آنها را نوازش می کنند، تنبیه می کنند، حمام می برند، بغل کرده و شیر میدهند و حتی حرف هایی که والدین یا مربیانشان به آنها گفته به عروسک مورد علاقه شان می گویند. ما می توانیم کودکان خود را از سن ۳ تا ۴ ماهگی با دنیای عروسک ها آشنا نماییم. از همان دوران شیرخوارگی حرکت دادن، روشن کردن چراغ یا به صدا درآوردن عروسک و از این قبیل کارها حواس کودک را به خود جلب می نماید رشد و سبب رشد حس بینایی و شنوایی و هوش فرزندان ما می شود. بعد از چند ماه کودکان می تواند تصور کند که عروسک ها زنده هستند و می توان با آنها ارتباط برقرار کرد. در تمامی مراحل رشد می توان از جانب آنها با صدای مبدل و کودکانه با فرزندان خود صحبت نمود و یا با شعر و آواز و داستان با کودکان سخن گفت. نمایشهای ساده علاوه بر این که کودک را شاد و سرگرم می کند، می تواند به عنوان یک روش آموزشی در جهت تربیت فرزندان بسیار موثر واقع شود زمینه ارتقا و رشد فکری و شخصیتی فرزندانمان را فراهم نماید.برای ورود به سایت جوجمون کلیک کنید.برای ورود به فروشگاه کلیک کنید.